loading...

وبلاگ های من

بازدید : 99
شنبه 25 بهمن 1399 زمان : 18:06

مداركي از فراگيري زبان ثانويه
يك تكراردير، تست اتفاقي از اثر سن در فراگيري زبان در ناحيه ي مهارت زبان ثانويه اتفاق مي افتد و با مشاهده ي اتفاقي اين نتيجه واضح است درمان کم شنوایی كه بچه ها يك زبان جديد را به اساني ياد مي گيرند و به زودي از حركت به زبان جديد از همتايان هم سن بومي خودشان قابل تشخيص اند.
بزرگسالان در مقابل يك زبان جديد تنها با مشكلاتي ماهر شدند و هرگز به طور كلي مثل گويندگان طبيعي( بومي) نمي فهميدند. خلاصه ي اين مشاهدهي هر رذوزه مكررا به وسيله ي مطالعه ي سيستماتيك حمايت شده يك جان وقتي در معرض زبان دوم قرا ر گرفته مهارت نهاي بهتري در ان زبان دارد.به هر حال ان حقيقت لازم نيست فرضيه ي حساس را حمايت كند.اين فرضيه كه زيست شناسي يك سن خاص را مشخص مي كند كه بعد از ان ديگر يادگيري زبان صورت نمي گيرد و باعث ايجاد و يك تغيير ناگهاني مربوط به سن در موقعيت يادگيري زبان شده است كه توسط علايم ديگر قابل توضيح نمي باشد.
فرضيه اي كه به طور بيولوژيكي قطع منقطع بعد از اينكه هر زباني نمي تواند به طور رقابت بومبي مانند ياد گرفته شود يك تغيير ناگهاني وابسته به سن در موقيعت زبان كه به وسيله ي ديگر فاكتور ها نمي تواند توضيح داده شود،پيش بيني شده. همان طور كه خواهيم ديد،جزييات يافته ها راجع به سن و يادگيري به طور مداوم ان فرضيه هاي فرعي را حمايت نميكند.
اثرسن روي فراگيري زبان ثانويه: در بين بزرگسالان كساني كه به امريكا از يك كشور غير انگليسي زبان مهاجرت كردند،سن ورود انها به امريكا درجه اي كه انها در لهجه ي خارجي و كارايي انها در وظايف گرامري خواهند داشت را،پيش بيني ميكنند. در هر دو مورد مهاجران جوانتر كه براي اولين بار در معرض زبان قرار ميگرفتند بيشتر شبيه به گويندگان بومي،مي فهميدند و انجام مي دادند.
در يك مطالعه به وسيله ي اوياما(1976)گفتار انگليسي 60 مهاجر ايتاليايي كه ضبط شده بود دوقاضي به ان ضبط ها روي يك محدوده مقياس 5 مرحله اي از هيچ لهجه ي خارجي به لهجه خارجي سنگين امتياز دادند.اوياما سپس اثر دو متغير را تحليل كرد 1.سن مهاجر ها در زمان ورود به امريكا 2.شمار سال هايي كه در امريكا زندگي مي كنند
اوياما يك اثر مهم از سن ورود فهميب،ورودي ها ي جوان لهجه كمتر نسبت به بزرگسالان نشان دادند.
شمار سال ها هيج اثري ندارد.اوياما (1978)به طور مشابه اثر مهم سن ورود و بررسي توانايي استفاده كننده هاي زبان دوم براي گزارش جملات زبان حاضر براي انها تحت شرايط سذچرو صدا فهميدند.ديگر مطالعه ها به طور مشابه فهميدند كه سن ورودبرتوانايي صحبت كردن يك زبان دوم بدون لهجه اثر ميگذارد و اينكه بومي مانند صحبت كردن به دوره هاي پايين بچگي بستگي دارد.(1992) بعضي اوقات سود ( موفقيت) جوانان براي بدست اوردن گفتار بدون لهجه در يك زبان دوم به عنوان اثر سن در بدست اوردن يك مهارت حركتي، توضيح داده مي شود.توليد گفتار شامل حركت لب ها زبانو دهان در راه هاي خاص براي هر زبان را شامل مي شود و ممكن است موردي سخت براي يك اموزنده ي دير(باتاخير) باشد.هرچند بيشتر براي شناختن دستگاه صداي زبان نسبت به فقط مهارت هاي حركتي وجود دارد و يافته ها ي اوياما( 1978)اثرهاي سن دخول روي در ك كه پيشنهاد ميكند كه نه فقط دهان بلكه مغز هم در توضيح سن اثر ها روي مهارت اواشناسي زبان دوم نقش دارد. هنگامي كه ما در فصل 4 روي رشد اواشناختي بحث خواهيم كرد،مداركي وجود دارد كه صداهاي زباني كه يك نفردر كودكي مي شنودبا ادراك مغزي صداي گفتاري وفق داده ميشود( تنظيم ميشود). نتيجه ي اين تنظيم اين است كه ما در پيدا كردن تفاوت هاي خودبخودي و تفاوت صداهايي كه مهم اند در زباني كه ما هنگام كودكي ياد ميگيريم ،خوب مي شويمفاما در بعضي موارد مقدار خودبخودي پيدايش تفاوت صداها كه مهم با شد ،زياد نيست .اين ممكن است پايه ي سختسي يادگيرنده هاي بزرگسال كه با يك زبان جديد دارند باشد.( كوهل.2005...) اثر هاي سن در معرض قرارگيري همچنين برا ي اندازه گيري صلاحيت گرامري مشاهده شده است.جامسون و نيوپرت (1989) جمله هاي گرامري و غير گرامري به بومي هاي چيني و كره اي كساني كه در امريكا زندگي كرده اند و كسي كه انگليسي را به عنوان زبان دوم ياد گرفته، ارايه كردند.

منبع:

https://tehransafir.com/%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%da%a9%db%8c/

بازدید : 102
يکشنبه 7 دی 1399 زمان : 12:00

بیشتر ادیولوژیست های دارای درجه کارشناسی ارشد، منبع قیمت سمعک آموزش ویژه ای برای مشاوره دریافت نمی

کنند. بیشتر ادیولوژیست ها تصورمی کنند که مشاوره به سادگی به معنای توضیح: نتایج آزمایش،

عملکرد سمعک، محدودیت های سمعک، کاربرد وسایل کمک شنوایی و... می باشد. به دانشجویان

فارغ التحصیل توصیه شده که ازبه کاربردن اصطلاحات حرفه ای اجتناب کنند، اما درغیراین

صورت نیز راهنمایی های اندکی درمورد چگونگی برقراری ارتباط موثربا هربیمار دریافت کرده

اند.

Kennedy وCharles تعریف جامع تری از مشاوره را پیشنهاد کردند، که درابتدا با تفاوت گذاشتن

بین مشاوره حرفه ای (professional) وغیرحرفه ای (nonprofessional)می باشد. خوانندگان

باحرفه های مشاوره (مثل روان شناسان، روان پزشکان، مددکاران اجتماعی) آشنا می باشند، که این

افراد برای فراهم کردن درمان درازمدت برای بیماران بوسیله بررسی وچالش تاریخچه شخصی وهم

چنین بوسیله تحلیل معانی پاسخ های یک فرد، آموزش دیده اند. روان درمانی درمورد علت مشکلات

یک فرد جستجومی کند، که این مشکلات ممکن است ازروابط خانوادگی یاازضربه روحی دوران

کودکی منشابگیرند. هرچند مشاوران غیرحرفه ای افرادی هستند که درسایر "حرفه های کمکی" می

باشند، اما به بیماران کمک می کنندکه بامحدوده ای ازعکس العمل های روانی وعاطفی مقابله کنند

همانطورکه به حوزه تخصص شان مربوط است. به عبارت دیگر، ادیولوژیست ها به عنوان

مشاورین غیرحرفه ای می توانند به بیمارانی که بخاطر تاثیرکم شنوایی روی زندگی شان، عصبانی،

خشمگین، افسرده یا مضطرب هستند کمک کنند. اگرنگرانی های نامربوط به کم شنوایی ارائه شوند

(مثل بدرفتاری خانگی، بیکاری خانوادگی، مشکلات سلامتی دیگر، دارودرمانی ها) دراین صورت

ادیولوژیست هاباید مرزهای حرفه ای شان راتشخیص دهند واین بیماران رابه مراکز مناسب ارجاع

دهند. زمانی که یک ادیولوژیست احساس کند که نسبت به محتوی یاشدت تعامل راحت نیست، دراین

صورت اومی تواند فرض کند که به یک مرزحرفه اش نزدیک شده واحتمالا زمان مناسبی برای

ارجاع بیمار یاوالدین به یک مشاورحرفه ای می باشد.

منبع:

https://tehransafir.com/%D9%82%DB%8C%D9%85%D8%AA-%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9

بازدید : 101
سه شنبه 2 دی 1399 زمان : 13:56

عروض یکی از جنبه های زبان است که توسط جزء فونولوژیک کنترل می شود این لینک و تقریبا می توان آن را به منزله ریتم و زیر و بمی صدای گفتاری در نظر گرفت. زبان اشاره و زبان گفتاری از جنبه عروض مشابهت دارند به طوری هر دوی آنها قواعدی دارند تا ویژگی های عروضی معمول، مانند قرار دادن مکث در جمله یا گروه بندی کلمات به شکل عبارات آهنگین، را تحت تاثیر قرار دهند. قواعد عروضی روی واحد هایی مانند هجا، کلمات عروضی و عبارات عروضی اِعمال می شوند. از آنجایی که این واحدها در طول زمان می توانند به بیش از یک قسمت (segment) گسترش یابند به آنها suprasegmental گفته می شود.

زبان ها بر اساس گرایش های ریتمیک شان به گروه هایی طبقه بندی شده اند. زبان هایی مثل انگلیسی و هلندی عموما تحت عنوان زبان های stress-timed توصیف می شوند، زیرا هجاهای دارای تکیه نقش مهمی در سازماندهی ریتم در یک عبارت دارند. زبان هایی مانند فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی تحت عنوان زبان های syllable-timed توصیف می شوند و زبان هایی مانند ژاپنی mora-timed هستند (mora یکی از واحد های وزن عروضی است. از هجاها، واکه ها و همخوان های موجود در قافیه ی هجاکوجکتر است، هسته و coda ی آن mora را تشکیل می دهند). ایده اصلی پشت این طبقه بندی این است که زبان ها دارای ریتم همزمان (isochronous) هستند: مقدار زمانی که از یک تکیه تا تکیه بعدی صرف می شود منظم خواهد بود، تکیه تا تکیه (در انگلیسی)، هجا تا هجا (در اسپانیایی) یا mora تا mora در ژاپنی.

تمایز بین این طبقه بندیِ ریتمیک خیلی ملموس و روشن نیست. به عنوان مثال برخی زبان ها مانند برزیلی ویژگی های زبان های stress-timed و syllable-timed را با هم دارند. همچنین ممکن است تفاوت بین این طبقه بندی های ریتمیک ناشی از تفاوت در محدودیت های ساختار هجا باشد: زبان های stress-timed می توانند ریتم های پیچیده را تحمل کنند؛ زبان های syllable-timed و mora-timed ریتم های ساده تری دارند. به علاوه، زبان های stress-timed تمایل دارند تا واکه های موجود در هجای فاقد تکیه را به واکه های مرکزی تر تبدیل کنند؛ به این فرآیند vowel reduction می گویند. مثلا در زبان انگلیسی بسیاری از هجاهای فاقد تکیه حاوی واکه [ə] هستند. تلفظ واکه ای که زیرش خط کشیده شده را در این دو کلمه مقایسه کنید: harmonic و harmony، که به ترتیب به شکل [ɑ] و [ə] تلفظ می شوند. این فرآیند vowel reduction در زبان های syllable-timed و mora-timed کمیاب است.

یکی از ویژگی های suprasegmental که بسیاری از زبان ها به صورت واجی استفاده می کنند tone است. مثلا Mandarin Chinese چهار تون دارد که برای تمایز لغات از یکدیگر استفاده می شود.

منبع:

https://tehransafir.com/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9/

بازدید : 97
شنبه 29 آذر 1399 زمان : 11:29

رو يکرد دیگر برای ترمیم بیولوژیکی گوش داخلی در جنینی یا سلول های بنیادی بزرگسالان دخیل است. وبسایت سلول های بنیادی نوعی سلول های بی نظیری هستند که می تواند تقسیم شوند و سلول های جدید بیشتر بافت ها را تولید کنند.بدن انسان بالغ بیشتر از 200 تا فنوتايپ سلول های مختلف دارند.(مثل پوست، ِماهیچه و نورون و انواع مختلف سلول های خونی و ......)
قدرت تولید سلول های بنیادی احتمالا محدود به اولین مراحل دوران جنینی است.دستیابی به درمان سلول هدفی است که معمولا دارای تکنیک های وابسته به اصول اخلاقی است .بیشتر بافت های بدن بالغ ظاهرا شامل سلول های بنیادی Plun potent یا muti potent هستند که می توانند محدوده ای از انواع سلول ها را تولید کنند.به عنوان مثال سلول های بنیادی از مغز استخوان مجزا هستند که ممکن است بتوانند سلول های عصبی تحت شرایط مناسب تولید کنند.گر چه ممکن است اندام پستانداران تعداد کمی از سلول های بنیادی داشته باشند. بعید به نظر می رسد که هر سلول بنیادی در حلزون بالغ حاضر باشند.احتمالا فقدان سلول های بنیادی در حلزون دلالت میکند بر اینکه سلول های بنیادی ممکن است عضو پیوند شده باشد در گوش اسیب دیده پیوند سلول های بنیادی در مغز در معالجه با چندین شرایط وابسته به انحاط بررسی شده است مثل بیماری پارکینسون.
سلول های بنیادی در گوش بالغ مطرح شده است این امیدوار کننده است که به محل های مناسب مهاجرت می کنند و در سلول های مویی جدید یا نورون های گانگلیون مارپیچی متمایز شوند.از آنجایی که یافته های مهم فاکتورهایی هستند که در تمایز سلول های بنیادی تاثیر می گذارند و بیشتر مطالعات متداول مورد بررسی قرار می گیرد تا مولکول های بیولوژیکی را بشناسند تا سلولهای بنیادی به سلولهای مویی تبدیل می شود .
بررسی این موضوع تقریبا به بررسی گوش داخلی در دوران جنينی کمک کرده است یکی از مولکول های ویژه که تشکیل گوش در جنيني را تحریک می کند شناخته شده است دانشمندان باید بتوانند از سیگنال های مشخصي استفاده کنند تا کمک کند سلولهای بنیادی به نورون حسی و سلولهای مویی تبدیل شوند .

منبع:

https://tehransafir.com/

بازدید : 114
يکشنبه 23 آذر 1399 زمان : 11:15

علت نوسان فيدبك تاكنون در بخش 4.6.7 بحث شده است. خرید سمعک در ادامه بخش چندين روش الكترونيكي براي نشناني يابي مسئله فيدبك امتحان خواهيم كرد پيروي گردن از هر يك از متدها مي تواند كمك كننده باشد اما هيچ كدام از آنها نمي تواند كاملا نوسان هاي فيدبك را دور كند.تمايلي نسبتا كه نياز به ساخت پر دقت قالب ها و شل ها مورد بي توجهي قرار بگيرد به طور موثر كار غيرهمگن ساخت يك قالب يا شكل اي كهب ه اندازه كافي open باشد تا از اثرات انسداد احتناب شود و به اندازه كافي close باشد كه از اثر فيدبك جلوگيري شود احتمالا هر چه كه تكنيك هاي زير بيشتردر دسترس قرار بگيرند به طور قابل توجهي آسانتر خواهد شد.

براي نوسان فيدبك كه از يك فركانس خاص اتفاق افتاده بهره از مدخل ميكروفن تا كانال گوش بايد بزرگتر از تضعيف برگشت از كانال گوش به ميكروفن در آن فركانس خاص باشد. از اين گذشته در اين فركانش مشابه انتقال فاز حول حلقه كلي بايد نزديكب ه يك ضريب صحيح اي از دامنه ي موج باشد شگفت انگيز نيست كه يك راه اجتناب كردن از نوسان فيدبك كاهش بهره در همه اين فركانس ها است در جائيكه بااين شرايط مواجه شده اين مي تواند در چندين راه انجام شود.

ساده ترين راه چرخاندن ولوم كنترل يا فيلتر كنترل بهره به سمت پايين ( جائي كه لازم بوده) به وسيله بيمار است به طور بديهي نارضايتش است چون مريض بلندي توانايي شنيدن و وضوح گفتار ناكافي خواهد گرفت. يك راه بهتر كه پيش بهره تنهادر فركانس هايي كه فيدبك محتمل است وجود دارد. بيشتر دارد كه درون نزديك قله هاي منحني نحوه- پاسخ فركان باشد پس هر چيزي كه بهره را در اين قله ها كاهش دهد بدون اينكه بهره جاهايي ديگر كاهش يابد نويد بخش است كه محيط واقع شود دمپينگ آكوستيكي در لوله ي صوتي به طور خاصي با اين معيار به خوبي برخورد مي كند – ( بخش 5.5 را ببينيد) متاسفانه هميشه امكان ندارد كه عمل دمپ قله هاي خاصي را كه باعث فيدبك مي شوند را خاموش كند بدون افزايش اضافي بهره در ناحيه فركانسي اطراف بعضي ديگر از رزنانس ها نداشته باشد.

به جاي كاهش دامنه قله، فركانس يك قله گاهي مي تواند تغيير داده شود همانطور كه در بخش 2.6.2 بحث شده اختلاف ( يا تغيير) امپدانس خروجي آمپلي فاير نهايي مي تواند موكرهاي در فرنانس رسيور را تغيير دهد و فاز پاسخ اطراف اين فركانس ممكن است در كنترل بالاي بهره پايه فركانس ( تغيير) يا اختلاف محدوده است.

سمعك چند كاناله يك راه قابل اطمينان تري براي كاهش بهره در تنها يك محدوده فركانس فراهم كند درجه كنترل بالاي بهره پايه فركانس به ميزان زيادي خشن است، مگر اينكه چند كانال ؟؟؟ و موازي داشته باشيم اگر تنها يك مقدار كلي كانال باشد بهره ممكن است غيرضروري كاهش يابد. در يك رنج فركانس پهن، دوباره راه حل هاي در همان شنواي ناكافي است شكل 7.11 بهره پاسخ فركانس يك سمعك 4 كاناله كه كاهش بهره در يك باند داشته است تا فيدبك يك دروني را كاهش دهد.

چندين سمعك رايج امروزي اين نوع از كنترل فيدبك را اعمال مي كنند و آن را در يك راه هوشمندانه اي به كار مي برد فيدبك اغلب تنها وقتي اتفاق مي افتد كه ولوم كنترل از بالاتر از آن چيزي كه معمولا فرد استفاده كننده از سمعك قرار مي دهد افزايش يافته يا براي سمعك هاي تراكمي با DR وسيع در ورودي با سطح پايين اتفاقمي افتد. در بعضي موارد لازم است تا بهره را در يك محدوده فركانسي باريك در اين شرايط خاص كاهش دهيم. خيلي از سمعك هاي قابل انعطاف كه گرايش به سمعك ديجيتال دارند ماكزيمم بهره كه مي تواند در هر محدوده فركانسي بدست آيد را محدوده مي كنند ( محدود كردن به فيت شدن محكم قالب و بدنه وابسته است) وقتي كه فيدبك به عنوان يك مشكل نباشد تمام خواسته ي پاسخ فركانس براي فرد استفاده كننده از سمعك فراهم مي شود. وقتي بهره كلي افزايش يافته ( چه به صورت دستي چه اتوماتيك) بهره ناحيه فركانسي مي تواند پايين تر از يك حد ايمن نگه داشته شود.

منبع:

https://tehransafir.com/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9/

بازدید : 235
چهارشنبه 19 آذر 1399 زمان : 15:27

شانگر نهایی ماهیت بیولوژیکی زبان وابسته به کشف زن مرتبط با زبان می باشد، اینجا را کلیک کنید زبان نیز همانند تمام جنبه های بیولوژیکی انسان به طور مستقیم در DNA رمز گذاری شده است. بررسی بر روی ماهیت ژنتیکی افراد با بررسی شجره نامه آن ها امکان پذیر می باشد. این مطالعات معمولا وراثت یک بیماری خاص را در نسل های مختلف یک خانواده بررسی می نماید.

در مطالعه ای در سال 1997، نشان داده شد که اعضای سه نسل از خانواده ای از یک بیماری زبانی، دیسلکسیا، رنج می برند، این نشان دهنده این است که آنورمالی های ژنتیکی مرتبط با تکامل زبان زمینه وراثتی هم می تواند داشته باشد.

دانشمندان اخیرا معتقدند که زبان اساس ژنتیکی دارد که در پی آن ژن FOX P2 کشف شد.

این ژن یک ژن در شبکه ژنی چند تاییست که در توانایی زبانی انسان موثر است.

خواندن و نوشتن به عنوان محصول عوامل فرهنگی:

تا به اینجا پیرامون تطابق زبان انسانی با پنج معیار لنه برگ در رابطه با ماهیت بیولوژیکی آن بحث گردید. زبان، خاص هر گونه است و برای اعضای هر گونه جهانی می باشد. زبان به طور خود به خودی تکامل می یابد و زمانی که کودک از نوزادی تا کودکی در معرض آن قرار می گیرد نیاز به آموزش پیچیده ندارد.

زبان فاکتورهای متعدد آناتومیک، فیزیولوژیک و ژنتیکی دارد. اما خواندن و نوشتن چطور؟ از آنجا که مرتبط با زبان هستند آیا جنبه بیولوژیکال دارند؟ پاسخ به این سوال خیر است.

قدمت نوشتن تنها 5000 سال می باشد، که جزء بسیار کوچکی از محدوده زمانی پیدایش زبان گفتاری است. قدیمی ترین زبان نوشتاری cuneiform نام داشته و توسط سومری ها اختراع گردید. در آن زمان هدف از اختراع خط نوشتاری ثبت کردن معاملات کشاورزی بود. اولین علائم نگارشی سمبل هایی بود که نشان دهنده یک شی ء یا مفهوم خاص بود.

خواندن و نوشتن هم همانند زبان خاص هر گونه می باشد اما جنبه جهانی بودن در آن مطرح نمی باشد. هر فرهنگ شناخته شده بشری یک زبان صحبتی و یا اشاره ای دارد اما همانطور که در فصل اول اشاره شد، گویندگان خیلی از این زبان ها شکل نوشتاری برای زبان خود اختراع ننمودند.

منبع:

https://tehransafir.com/

بازدید : 108
شنبه 15 آذر 1399 زمان : 15:14

شگفت انگيز نيست كه توانايي تشخيص همخوان هاي فركانسي بالا پس و پيش با آموزش پيشرفت مي كند سمعک گوش حتي براي افرادي كه هيچ آموزش دريافت نكرده تندبهر حال انتقال از اين نوع اجازه مي دهد كه افراد بين همخوان ها تفاوت قائل شوند. شخص با آستانه هاي بيشتر از 70dB در 8KHZ تا 4 از اين نوع انتقال برده است. ؟آنها توانستند همخوان هاي ساده اصلي بين آواها تمايز قائل شوند اما هخوان هاي سخت ( فركانس بالا) اصلي تمايز قائل نشدند.

يك راه ه حداقل رساندن مشكل تبديل صدا پذيرفتن هاي سازماني است كه مولفه هاي فركانس غالب باشند. انرژي انتقالي باي صداهايي كه بيشتر احتياج شده در دسترس خواهد بود و تاثيرات مخالف را وقتي كه فركانس پايين صدا حضور دارد توليد نخواهد كرد. اين روش باعث مي شود تا وضوح همخوان هاي انفجاري، سايشي مركب بدون آنكه تاثير منفي بر وضوع همخوان هاي ؟؟؟ داشته باشند افزايش يابد راه ديگ اجتناب ازمشكل همپوشاني طيفي انتقال كل رنج فركانس به وسيله فاكتوريكسان است. براي مثال، هر فركانس ورودي مي تواند يك فركانس خروجي كه نصف فركانس ورودي است نتيجه بدهد. همانطور كه در شكل 7.14 نشان داده شده انتقال كل محدوده فركانسي از مشكل ابهام اجتناب مي كند زيرا هر فركانس ورودي به تنهايي وابستهب ه تنها يك فركانس خروجي است.

شكل 7.14 ) طيف فركانسي سيگنال ورودي و خروجي در يك سمعك مجهز به فناوري انتقال فركانسي كه ضريب تراكم فركانسي آن 5/0 مي باشد هم چنين آمپلي فاير، نوعي پيش تقويت كنندگي براي فركانسي هاي بالا فراهم م يكنند.(

به علاوه انتقال فركانس از اين نوع نتيجه يمسان دارد. چون فركانس اصلي و فرمانت فركانس تغيير مي كند همانطوركه تغيير به طور طبيعي بين گوينده ها اتفاق مي افتد. براي مثال گوينده مونق ممكن است صدايش بعد از انتقال شبيه گوينده مذكر شود. انتقال از همه فركانس ها توسط فاكتور مشابه گاهي اوقات frequency compression )) تراكم فركانسي) ناميده مي شود. اين لغت نباشد با تقويت تراكمي اشتباه شود كه در بخش 6 گفته شده.

نتاسفانه كاهش فركانس ها همچنين مشكلات ديگر را افزايش مي دهد همه مولفه ها در فركانس نزديكتر به هم مي شوند و از اينرو كمك كردن به استفاده كننده از سمعك براي آناليز و تشخيص صداها ممكن است سختر باشد حتي اگر حالا همه ي مولفه ها قابل شنيدن باشد اين مشكل بيشتر احتمال دارد اگر اوديولوژيست توانايي پاسخ فركانسي را كاهش دهد تا سيگنال انتقال يابد.

منبع:

https://tehransafir.com/%d9%82%db%8c%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%85%d8%b9%da%a9/

بازدید : 107
شنبه 15 آذر 1399 زمان : 14:56

در روش دوم، فيلتر نشان داده شده دربه طور اتوماتيك به طوري تطبيق مي شود قیمت سمعک معمولی تا هر سيگنالي كه در يك فركانس شخص، براي شيراز يك بازه زماني مشخص مستعد است، مثل نوسان فيدبك، يا زنگ فيدبك زيرنوساني به حداقل به داقل برسد. در حالي كه اين فيلتر تطبيق مي شود. ممكن است بخشي از سيگنال هاي مورد نظر را هم حذف كند. اگر سيگنال مورد نظر گفتار باشد كاهش كيفيت در بازه زماين كه طول مي كشد تا فيلتر تطبيق شود بديهي است يكي ديگر از مشكلات اين روش كنترل فيدبك تطبيقي اين است كه هدف كننده فيدبك سيگنال هاي دوره اي تقويت شده ديگر را نيز حذف مي كند مثل اينكه شخص به طور مداوم سكونت مي كند با اين حال به نظر مي رسد كه مزاياي اين روش مهم و اساسي باشد يك اندازه گيري آزمايشگاهي نشان داد كه dB20 بهم افزوده بدون نوسان وقتي كه مدار فعال مي شود مي تواند بدست آيد سمعك هاي تجاري در دسترس كه از اين تكنيك استفاده مي كنند مي توانند بهره حداقل dB10 افزايش دهند.

كاهش فيدبك به وسيله ي انتقال فركانسي

نوسان فيدبك اتفاق مي افتد اگر صدا در هر بار عبور از حلقه ي فيدبك بزرگتر شود.

چه اتفاقي خواهد افتاد اگر يك صدايي كه بيرون مي آيد از يك تقويت كننده در يك فاز متفاوتي با صدايي كه درون تقويت كننده رفته بودباشد چون سيگنال نشتي بازگشتي به ميكروفن در يك فركانس متفاوتي از سيگنال اصلي خواهد بود دو صورت نمي توانند هم فاز باقي بمانند، و بنابراين نمي توانند بر هم نهي سازنده داشته باشند در نتيجه احتمال فيدبك به طور چشمگيري كاهش خواهد يافت.

هميشه مشكلات وجود دارد. براي بدست آوردن يك بهره بزرگ بدون نوسان، يك انتقال فركانسي بزرگ احتياج داريم اين كار كيفيت و/ يا طنين صداي خروجي را تغيير مي دهد. اين روش براي استفاده در public address سيستم ها توسعه يافته بود و در سمعك ها به طور خلاصه ارزيابي شده است.

اين تكنيك بعضي وعده ها را براي آينده پيشنهاد مي دهد به طور خاص مثلا امروزه روش هاي پيچيده اي براي تغيير فركانس هاي سيگنال گفتاري بدون مقابله موثر با كيفيت صداي گفتاري وجود دارد.

در پايان ظهور سمعك ديجيتال آن را به طور مداوم براي طراحي پيچيده فيلترهاي تعديل پذيري خيلي آسانتر مي سازد. روس شماره يك براي كاهش فيدبك مي تواند مصرف خوبي از اين قبيل فيلترها داشته باشد.

منبع:

https://tehransafir.com/

بازدید : 121
چهارشنبه 12 آذر 1399 زمان : 12:15

بیشتر صداها در فهرست آوایی زبان انگلیسی از نوع دهانی (oral) هستند اینجا کلیک کنید و تولید آنها مستلزم رزونانس در حفره دهانی و حلقی است. یک گروه بخصوص از همخوان های انسدادی به نام nasal ها نیز وجود دارند که با پایین آمدن نرم کام تولید می شوند. سه همخوان nasal در زبان انگلیسی [m], [n], and [ŋ] تحت عنوان انسدادی شناخته می شوند زیرا مستلزم وقوع انسداد کامل در چین های صوتی هستند. از آنجا که جریان هوا از حفره بینی بوده و انسداد چندانی در مسیر آن وجود ندارد بنابراین nasal ها به عنوان sonorant طبقه بندی می شوند.

سایر sonorant ها در انگلیسی شامل دسته approximant ها است که روان هایی (liquid) مثل [l] و glide ها مانند [j] و [w] می شود. روان ها همانطور که از نامشان برمی آید ماهیت سیال دارند. توجه داشته باشید که /ل/ و /ر/ هر دو مستلزم قرار گرفتن نوک زبان در نزدیکی یا روی لبه لثه ها (alveolar ridge) هستند اما هوا برای تولید /ر/ هوا از مرکز یا خط وسط زبان عبور می کند (central approximant) و برای تولیل/ل/ از کناره های زبان (lateral approximant). glide ها مانند [j] و [w] که به نیم واکه نیز معروف هستند بوسیله حرکتی که برای تولید آنها انجام می شود مشخص می شوند. /ر/ در انگلیسی آمریکایی صدای کمیابی است.

دو همخوان دیگر در انگلیسی آمریکایی وجود دارند که به آنها اشاره می کنیم. کی از آنها /ر/ ضربه ای (flap [ɾ]) است که در وسط کلماتی مثل city و seedy تلفظ می شود. و با ضربه زدن زبان به حاشیه لثه تولید می گردد. دیگرس صدای انسدادی حلقی [ʔ] است که در برخی گویش های در کلماتی مثل satin و cotton دیده می شود و گاهی اوقات در ابتدای کلماتی که با واکه شروع می شوند مثل ape و otter شنیده می شود. صدای انسدادی حلقی مستلزم انسداد کامل در چین های صوتی و رهش هوای بعد از آن است.

منبع:

https://tehransafir.com/

بازدید : 114
چهارشنبه 12 آذر 1399 زمان : 12:13

فهرست آوایی زبان انگلیسی با توجه به ویژگی های تولیدی و نحوه تولید آنها در جدول 2.1 مرتب شده است. سایت (در فصل 5 مجددا به سراغ این صداها خواهیم رفت و برخی از ویژگی های اکوستی که به بازشناسی آنها در سیگنال گفتاری کمک می کند را شرح خواهیم داد.) جدول 2.1 همچنین نماد های الفبای فونتیک را که در طول این فصل و در سایر فصل ها استفاده شده است را معرفی می کند.

شکل 2.1 ارگان های اصلی در طول چین های صوتی که در تولید اصوات گفتاری نقش دارند را نشان می دهد. اولین خصوصیتی که برای طبقه بندی اصوات گفتاری براساس ویژگی های تولیدی آنها مورد توجه قرار می گیرد صداداری (voicing/ phonation) است. حنجره یک عضو مهم در تولید اصوات گفتاری است که حاوی تارهای صوتی می باشد. تارهای صوتی دو چین گوشتی هستند که در دهانه گلوت (چاکنای) قرار دارند. وقتی تارهای صوتی به هم نزدیک شوند و هوا با فشار از بین آنها عبور داده شود موجب ارتعاش تارها شده و صدا تولید می شود. اصواتی که با ارتعاش این تارها تولید شده اند voiced (صدادار) هستند و در مقابل آنها اصوات بی صدا (voiceless) قرار دارند که برای تولید آنها تارآوا ها جدا شده و مرتعش نمی شوند. توجه داشته باشید که وقتی زمزمه می کنید در واقع به علت جدا شدن تارآوا ها و جلوگیری از ارتعاش آنها موجب صدازدایی از اصوات گفتاری (de-voicing) می شوید. صدای آخر کلمه hiss و his را مقایسه کنید، یا اولین حرف کلمه sue و zoo. در مورد هر جفت ، اولین کلمه بی صدا و دومین کلمه صدادار است.

دومین جنبه برای طبقه بندی صداهای گفتاری شیوه تولید آنها است. پیش از این تفاوت بین obstruent ها و sonorant ها را توضیح دادیم. در طبقه بندی obstruent ها صداهایی وجود دارندکه در اثر یک انسداد کامل در مسیر چین های صوتی ایجاد می شوند و در ادامه ی تولید آنها یک رهش وجود دارد، به اینها صداهای انسدادی (stop) گفته می شود. در بین obstruent ها صداهایی وجود دارند که در اثر عبور پرفشار هوا از یک انسداد نسبی در مسیر چین های صوتی ایجاد می شوند، در این حالت یک آشفتگی و تلاطم نویزی اتفاق می افتد. به این صداها سایشی (fricative) گفته می شود. سومین نوع از obstruent ها به نام affricative شناخته می شوند و صداهایی هستند که ترکیبی از انسدادی ها و سایشی ها هستند: یک انسداد کامل و یک تلاطم نویزی پس از آن. مثال هایی از این صداهای انسدادی و سایشی و affricative در جدول 2.1 آورده شده است.

منبع:

https://tehransafir.com/

تعداد صفحات : -1

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 70
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 12
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 29
  • بازدید ماه : 65
  • بازدید سال : 123
  • بازدید کلی : 10628
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی