loading...

وبلاگ های من

بازدید : 152
دوشنبه 28 مهر 1399 زمان : 15:57

یک عملکرد مهم جزء آواشناسی گرامر این است که کمک می کند سمعک هوشمند تا جزئیات فونتیک قابل پیش بینی به بازنمایی های واجی برسیم. یک راه برای درک نحوه عملکرد قواعد آواشناسی این است که آواشناسی را به منزله قرار دادن کلمات در معرض مجموعه ای از قوانین در نظر بگیریم که توالی های واجی (خلاصه و فاقد جزئیات) را به فرمی تبدیل می کند که پر است از جزئیات لازم برای تشخیص نحوه تولید گفتار. به عنوان مثال، یک یک قانون فونولوژیک در زبان انگلیسی مستلزم دمیدگی واج /p/ در ابتدای سیلابِ دارای تکیه است. بر طبق این قانون، واج های /p/ در کلمه apart و important با دمیدگی تولید می شود ولی در apple و spin. خیر. به این ترتیب دیدگاهی پیدا می کنیم که چه مواردی احتمالا از نظر گرامری (جنبه آواشناسی) صحیح نمی باشد و بر خلاف این قواعد است: بنابراین *[|æpʰəl] از نظر گرامری صحیح نیست؛ /p/ وقتی که در سیلاب فاقد تکیه قرار گیرد نباید دمیده تلفظ شود. نماد [ | ] در فونتیک نشان دهنده هجای دارای تکیه است، علامت [ə] "schwa" نامیده می شود و وجود واکه در سیلاب بدون تکیه را نشان می دهد. عدم صحت گرامری با علامت * در ابتدای عبارت مشخص می شود.

در انگلیسی جزئیات فونتیک بسیاری وجود دارند که قابل پیش بینی هستند و بنابراین توسط قواعد آوایی کنترل می شوند. مثلا /t/ و /d/ در بسیاری از لغت ها شبیه هم تلفظ می شوند مانند writing و riding ، یا matter و madder. همه این لغت ها در انگلیسی آمریکایی همراه با یک [ɾ] ضربه ای تولید می شوند. قانونی که در آمریکایی تعیین می کند چه زمانی باید از [ɾ] ضربه ای استفاده شود شامل جزئیات بیشتری است: /t/ و /d/ هنگامی به صورت [ɾ] ضربه ای تولید می شوند که در بین دو واکه و همچنین در آغاز یک هجای فاقد تکیه قرار داشته باشند.

تمام جزئیات تلفظی که جزئی از الگوی فونولوژک زبان و بنابراین قابل پیش بینی هستند، توسط قواعد آواشناسی زبان توصیف می شوند. یکی دیگر از نقش های جزء فونولوژیک ترسیم محدودیت هایی است که در یک زبان چه توالی از واج ها امکان قرارگیری در کنار هم را دارند. به این ها محدودیت های Phonotactic زبان گفته می شود. محدودیت های Phonotactic برای تولید هجاهای مختلف در یک زبان قوانین و خطوطی ترسیم می کنند. یک هجا شامل گروهی از صداها است که باید شامل یک هسته (معمولا یک واکه) بوده و می تواند یک آغازه (یک یا تعداد بیشتری همخوان آغازین) و یک coda (یک یا تعداد بیشتری همخوان انتهایی) داشته باشد. هسته و coda در کنار یکدیگر قافیه ی هجا را می سازند. در شکل 2.3 ساختار هجا به شکل نمودار نشان داده شده است.

منبع:

https://www.isna.ir/news/98122821764/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D8%AC%D9%88%DB%8C%D8%B2-%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D8%A8%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D8%B1-%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%85

یک عملکرد مهم جزء آواشناسی گرامر این است که کمک می کند سمعک هوشمند تا جزئیات فونتیک قابل پیش بینی به بازنمایی های واجی برسیم. یک راه برای درک نحوه عملکرد قواعد آواشناسی این است که آواشناسی را به منزله قرار دادن کلمات در معرض مجموعه ای از قوانین در نظر بگیریم که توالی های واجی (خلاصه و فاقد جزئیات) را به فرمی تبدیل می کند که پر است از جزئیات لازم برای تشخیص نحوه تولید گفتار. به عنوان مثال، یک یک قانون فونولوژیک در زبان انگلیسی مستلزم دمیدگی واج /p/ در ابتدای سیلابِ دارای تکیه است. بر طبق این قانون، واج های /p/ در کلمه apart و important با دمیدگی تولید می شود ولی در apple و spin. خیر. به این ترتیب دیدگاهی پیدا می کنیم که چه مواردی احتمالا از نظر گرامری (جنبه آواشناسی) صحیح نمی باشد و بر خلاف این قواعد است: بنابراین *[|æpʰəl] از نظر گرامری صحیح نیست؛ /p/ وقتی که در سیلاب فاقد تکیه قرار گیرد نباید دمیده تلفظ شود. نماد [ | ] در فونتیک نشان دهنده هجای دارای تکیه است، علامت [ə] "schwa" نامیده می شود و وجود واکه در سیلاب بدون تکیه را نشان می دهد. عدم صحت گرامری با علامت * در ابتدای عبارت مشخص می شود.

در انگلیسی جزئیات فونتیک بسیاری وجود دارند که قابل پیش بینی هستند و بنابراین توسط قواعد آوایی کنترل می شوند. مثلا /t/ و /d/ در بسیاری از لغت ها شبیه هم تلفظ می شوند مانند writing و riding ، یا matter و madder. همه این لغت ها در انگلیسی آمریکایی همراه با یک [ɾ] ضربه ای تولید می شوند. قانونی که در آمریکایی تعیین می کند چه زمانی باید از [ɾ] ضربه ای استفاده شود شامل جزئیات بیشتری است: /t/ و /d/ هنگامی به صورت [ɾ] ضربه ای تولید می شوند که در بین دو واکه و همچنین در آغاز یک هجای فاقد تکیه قرار داشته باشند.

تمام جزئیات تلفظی که جزئی از الگوی فونولوژک زبان و بنابراین قابل پیش بینی هستند، توسط قواعد آواشناسی زبان توصیف می شوند. یکی دیگر از نقش های جزء فونولوژیک ترسیم محدودیت هایی است که در یک زبان چه توالی از واج ها امکان قرارگیری در کنار هم را دارند. به این ها محدودیت های Phonotactic زبان گفته می شود. محدودیت های Phonotactic برای تولید هجاهای مختلف در یک زبان قوانین و خطوطی ترسیم می کنند. یک هجا شامل گروهی از صداها است که باید شامل یک هسته (معمولا یک واکه) بوده و می تواند یک آغازه (یک یا تعداد بیشتری همخوان آغازین) و یک coda (یک یا تعداد بیشتری همخوان انتهایی) داشته باشد. هسته و coda در کنار یکدیگر قافیه ی هجا را می سازند. در شکل 2.3 ساختار هجا به شکل نمودار نشان داده شده است.

منبع:

https://www.isna.ir/news/98122821764/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D9%87%D9%88%D8%B4%D9%85%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D8%AC%D9%88%DB%8C%D8%B2-%D8%B3%D9%85%D8%B9%DA%A9-%D8%A8%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D8%B1-%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%85

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : -1

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 70
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 7
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 24
  • بازدید ماه : 60
  • بازدید سال : 118
  • بازدید کلی : 10623
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی